محل تبلیغات شما



انکسا گوراس

اناکساگوراس، مانند امپدکلس، نظریه پارمنیدس را که وجود نه به وجود می آید و نه از میان می رود، بلکه تغییر ناپذیری است، پذیرفت انا کسا گوراس مفهوم ریز را مطرح کرد  اتم گرایی که توضیح دهد چطور صیرورت یعنی شدن چیزی به چیزی مثلا گوشت ذرات خود را دارد اگر ان را نصف کنیم دو نیم گوشت داریم و اگر طلا را از وسط نصف کنیم دو تکه طلا داریم اجزا از لحاظ  کیفی عین کل هستند. اما اگر دو موجود زنده را به دو نیم کنیم دیگر ان موجود دو موجود زنده نیست. چونه اجزا بدن بوجود می اید در حال که با هم متفاوتند . مثل مو ناخن و استخوان پوست. اینها به عناصر اربعه ربط ندارد.


سوال از اینجا آغاز می شود چرا نوشته های پیش از سقراطیان فلسفه نبود مانند تراژدی های یونانی ایلیاد ادیسه یا گاتا ها اپانییشادها اینها فلسفه نبودند ولی افکار طالس انکسیمندروس و انکسیمنس فلسفه هستند. این سه نفر اهل میلتوس هستند طالس ملطی آب را ارخه و علت العلل قرار داد. برای اینکه او قصد داشت کثرات در عالم را تبدیل به وحدت کند مفهوم الهی در یونان نه پدید میاید  و باید  جاودان هم باشد هم ازلی هم ابدی.   اما نیمه خدایان ازلی نیستند ولی  ابدی هستند الوهیت برای انها پدید نیامدن و از بین نرفتن است . قرینه برای فهم اب نزد طالس ای گونه بود که  اب نه پدید می اید نه از بین می رودچون جاویدان و الهی است. سایر اجسام طبیعی می توانند از ان شکل بگیرند. 


تبلیغات

محل تبلیغات شما

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها

اخبار سیاسی فروشگاه عروسک نمایشی(aroosakgardan)